دوست داشتن را ،دوست میداشتم
عشق ورزیدن را نیز،دوست میداشتم
واژه،واژه از عشق سرودن را
در کلمات گم شدن را دوست میداشتم
قهقه های مستانه ی دلم را
غوطه ور شدن در رویا را ،دوست میداشتم
بودن با تو را،بوییدن خاطراتت را ،دوست میدارشتم
لحظه لحظه هیجان هضم نامت را بر زبان قاصرم،دوست میداشتم
قلقلک دادن ذهن آشفته ام را با تو نفس کشیدن را،دوست میداشتم
کاش این دوست داشتن ها،این همه نغمه سرودن ها
یا از عشق گفتن ها را، در کنار تو دوست میداشتم
کاش جوانه رویایم،در باغچه دلت میداد جان
کاش ته مانده امیدم را،درکنارت دوست میداشتم
ناتوانم از دیدارت،نا امیدم از شنیدارت
کاش های در نوشته هایم را،دوست میداشتم
زنده ام من به این کاش ها،مانده ام من به این کاش ها
بدان حتی بطلان رویاهایم را،دوست میداشتم
گیسوانم به سپیدی رفت،دیدگانم به کبودی رفت
ناله های قلبم را،در نبودنت،دوست میداشتم
به روز آمدنت، شاید ها را تکه تکه میچسبانم
شیرینی خاطرات جوانیم،منتظرم،تو حتی اگر نباشی،دوست میداشتم